پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
پژوهشنامه زنان
2383-0743
2383-0751
7
15
2016
03
20
ارزیابی عوامل مؤثر در توانمندسازی زنان روستایی شهرستان اصفهان
1
27
FA
زهرا
ابوالفتحزاده
دانشگاه صنعتی اصفهان
علی
یوسفی
دانشگاه صنعتی اصفهان
yousefia601@yahoo.com
امیر
مظفر امینی
دانشگاه صنعتی اصفهان
با توجه به حدود یک دهه تأکید بر رویکرد توانمندسازی زنان روستایی در برنامههای توسعه، هدف پژوهش حاضر سنجش توانمندی و ارزیابی عوامل تأثیرگذار اجتماعی ـ فرهنگی، اقتصادی و حمایتی در توانمندسازی زنان روستایی شهرستان اصفهان است. جامعة آماری زنان ساکن روستاهای شهرستان اصفهان بوده و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 222 نفر تعیین و اطلاعات لازم با روش نمونهگیری طبقهای ـ خوشهای و پرسشنامة ساختیافته گردآوری شد. در مرحلة پیشآزمون، 80 پرسشنامه به طور تصادفی میان زنان روستایی توزیع شد و بر اساس روش آلکایر و فوستر، برای ارزیابی عوامل مؤثر در ناتوانی زنان روستایی از رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج این روش نشان داد که با در نظر گرفتن 30 درصدی سطح آستانة ناتوانی، میزان و شدت ناتوانی در میان زنان روستایی بهترتیب، 28 و 45 درصد است. به عبارتی، 28 درصد زنان جامعة آماری در حداقل 30 درصد معیارها ناتوان و به طور متوسط شدت ناتوانیشان 45 درصد است. نتایج حاصل از مدل رگرسیونی نشان داد که تحصیلات، اشتغال، استفاده از رسانههای جمعی، روابط اجتماعی و شغلی، دریافت درآمد شخصی، سلامتی، حمایتهای دولت، استفاده از انواع آموزشها، باور به برابری جنسیتی و وجود صندوقهای اعتباری تأثیر مثبت و معنیداری در توانمندی زنان دارد.
زنان روستایی,توانمندسازی,روش الکایر و فوستر,رگرسیون لجستیک
https://womenstudy.ihcs.ac.ir/article_1942.html
https://womenstudy.ihcs.ac.ir/article_1942_2a2a0ef68345e90b0e3d2f0f2141dcec.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
پژوهشنامه زنان
2383-0743
2383-0751
7
15
2016
03
20
تبیین جامعهشناختی مدیریت بدن و ارتباط آن با عوامل اجتماعی و فرهنگی در میان دختران و زنان شهر تبریز
29
50
FA
عزتالله
احمدی
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
صمد
عدلیپور
دانشگاه تبریز
سیمین
افشار
دانشگاه تبریز
لیلی
بنیاد
دانشگاه یزد
در عصر حاضر با رشد فرهنگ مصرفی و رسانههای ارتباط جمعی، بدن اهمیت بسیاری یافته است. یکی از مسائل مطرحشده در حوزة جامعهشناسی بدن، مدیریت بدن است که امروزه در میان دختران و زنان رواج فراوانی یافته است که در آن افراد با تغییر ویژگیهای ظاهری بدن خود به ساخت بدن اجتماعی مبادرت میورزند. در پژوهش حاضر عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر در این پدیده با استفاده از نظریههای بوردیو، گیدنز، فدرستون، ترنر و گافمن بررسی شده است. این پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامة محققساخته در سال 1391 انجام شده است. حجم نمونه را 530 نفر از زنان و دختران 15 تا 45 سالة شهر تبریز تشکیل دادهاند. روش نمونهگیری از نوع خوشهای چندمرحلهای بوده است. یافتههای پژوهش حاکی از آناند که میان متغیرهای پذیرش اجتماعی، احساس فشارهای اجتماعی، سرمایة فرهنگی، وضعیت شغلی و تأهل، طبقة اجتماعی و استفاده از رسانههای جمعی خارجی با مدیریت بدن رابطة مستقیم و میان متغیرهای دینداری و استفاده از رسانههای جمعی داخلی با مدیریت بدن رابطة معکوس برقرار است. متغیرهای ذکرشده در مجموع 41 درصد از تغییرات مدیریت بدن را تبیین کردهاند.
جامعهشناسی بدن,مدیریت بدن,پذیرش اجتماعی بدن,رسانههای ارتباط جمعی
https://womenstudy.ihcs.ac.ir/article_1943.html
https://womenstudy.ihcs.ac.ir/article_1943_b0dc0b47d0416d2f976d95c7098aa97f.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
پژوهشنامه زنان
2383-0743
2383-0751
7
15
2016
03
20
اهمیتسنجی شاخصهای حکمروایی خوب شهری از دیدگاه زنان مطالعة موردی: شهر زابل
51
72
FA
خدارحم
بزی
دانشگاه گلستان
kh.bazi@yahoo.com
در پی گسترش روزافزون شهرها، بشر برای مدیریت و ادارة آنها راهی جز زمینهسازی برای توسعة دموکراسی نداشته است و در این راه به شکل تازهای از حاکمیت دست یافته است که برخی آن را در حد اختراع و ابداع جدید در برقراری نظام اجتماعی نوین دانستهاند. هدف مقالة حاضر، بررسی مؤلفههای حکمروایی خوب شهری از دیدگاه زنان در شهر زابل است که با روش توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و بررسیهای میدانی و نیز بهرهگیری از شیوة AHP انجام شده است. برای انتخاب شاخصهای حکمروایی شهری نیز از میان شاخصهای 24 گانة سازمان ملل متحد، پنج شاخص کلی و مهم (مشارکت، تساوی، اثربخشی، پاسخگویی، و امنیت)، که هستة اصلی این شاخصها را تشکیل داده و از طرف همة سازمانها پذیرفته شده، انتخاب شده است. نتایج به دست آمده اهمیت و اولویتبندی شاخصهای حکمروایی خوب شهری در سطح شهر زابل از نظر زنان را به این صورت نشان میدهد که شاخص امنیت در رتبة اول، تساوی در رتبة دوم، مشارکت در رتبة سوم، پاسخگویی در رتبة چهارم، و اثربخشی در رتبة پنجم قرار دارد
حکمروایی خوب شهری,شهر زابل,امنیت,زنان
https://womenstudy.ihcs.ac.ir/article_1944.html
https://womenstudy.ihcs.ac.ir/article_1944_73fc4ddc4d9fa4f19612c08cd1f96c13.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
پژوهشنامه زنان
2383-0743
2383-0751
7
15
2016
03
20
تأثیر سرمایۀ اجتماعی و سرمایة فرهنگی در مواجهۀ زنان با رفتارهای غیراخلاقی
73
97
FA
علی
بقائی سرابی
دانشگاه آزاد اسلامی
mahmood.favakeh@gmail.com
سمیه
حقشناس
دانشگاه آزاد اسلامی
هدف این مقاله کنکاشی تجربی است دربارة تأثیرات مجزا و توأمان سرمایههای اجتماعی و فرهنگی در مواجهۀ زنان و دختران دانشجو با رفتارهای غیراخلاقی. فرضیۀ اصلی این است که برخورداری هرچه بیشتر از هر دو نوع سرمایۀ اجتماعی و فرهنگی، احتمال مواجهۀ زنان با رفتارهای غیراخلاقی را کاهش میدهد. جامعة آماری این پژوهش را کلیة دانشجویان دختر پنج گروه علمی عام در دانشگاه رودهن و تهران تشکیل میدهند که در هنگام جمعآوری دادههای این پژوهش، دست کم دو ترم تحصیلی را در این دانشگاهها گذرانده بودند. برای آزمون فرضیۀ مذکور، حدود 420 دانشجوی دانشگاههای تهران و رودهن با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای نامتناسب با حجـم انتخاب شـدند. ابزار اندازهگیری پرسشنامة ساختیافتــۀ محققساختهای است که از طریق آن اظهارات دانشجویان دربارة میزان مواجهه با جرایم اخلاقی و میزان برخورداری از سرمایههای اجتماعی و فرهنگی در یک مقطع زمانی گردآوری شد. نتیجۀ آزمون فرضیۀ مذکور نشان داد که بهرغم وجود رابطۀ مستقیم میان برخورداری از سرمایۀ اجتماعی و سرمایۀ فرهنگی، میان سرمایۀ فرهنگی و مواجهه با رفتارهای غیراخلاقی رابطهای معماگونه برقرار است؛ به طوری که برخورداری بیشتر از سرمایۀ اجتماعی بازدارندۀ مواجهۀ زنان با رفتارهای غیراخلاقی و برخورداری بیشتر از سرمایۀ فرهنگی تسهیلکنندۀ مواجهۀ زنان و دختران دانشجو با رفتارهای غیراخلاقی است.
قربانیان رفتارهای غیراخلاقی,سرمایة اجتماعی,سرمایة فرهنگی,زنان و دختران
https://womenstudy.ihcs.ac.ir/article_1946.html
https://womenstudy.ihcs.ac.ir/article_1946_d9ec2bf58118652c86c19bdf0bf27419.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
پژوهشنامه زنان
2383-0743
2383-0751
7
15
2016
03
20
تحلیل جنسیتی از تحقیر اجتماعی در روابط بینفردی (مطالعة کیفی)
99
125
FA
سهیلا
صادقی فسایی
دانشگاه تهران
sadeghyfasayee@yahoo.com
نرمین
نیکدل
دانشگاه تبریز
jiwan_nn_2008@yahoo.com
پژوهش حاضر تلاشی است برای بررسی چگونگی برساخت معانی، درک و تفاسیر کنشگران از تحقیر اجتماعی با رویکردی جنسیتی. برای تحلیل این مسئله از روش کیفی نظریة زمینهای استفاده شده است و با تعداد 40 نفر از شهروندان ساکن تهران مصاحبة نیمهساختیافته انجام شده است. در خلال تحلیل دادهها، سه مقولة عمدة کیفیت مقایسة اجتماعی، بازنگری در نقشهای جنسیتی، و آگاهی از جنسیت نهادینهشده از بطن مفاهیم استخراج شده که در نهایت، به تولید مقولة هستهمحور مبادرت شد. یافتهها حاکی از فضای گفتمانی جنسیتی است که روابط را زیر سیطرة خود قرار داده و عاملی در راستای تحقیر درونگروهی و بینگروهی است. برخلاف تصور رایج، مردان نیز مانند زنان، اما نه مشابه یکدیگر، چالشهایی را از قِبل جنسیت خود متحمل میشوند که زمینهساز تحقیر آنان میشود؛ اما جنسیت در زنان، به دلیل کارکرد ایدئولوژیک گفتمان مردسالاری، تهدید بالقوهای برای تحقیرشدگی آنان است که نحوة مواجهه با تحقیر را برای آنان دشوار میکند.
تحقیر,روش کیفی,جنسیت,مردینگی,زنانگی
https://womenstudy.ihcs.ac.ir/article_1947.html
https://womenstudy.ihcs.ac.ir/article_1947_1416878a605e464a520376b043493cca.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
پژوهشنامه زنان
2383-0743
2383-0751
7
15
2016
03
20
بررسی رابطة سلامت عمومی با فرسودگی شغلی و کفایت اجتماعی معلمان زن مدارس ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1392-1393
127
154
FA
ژاسنت
صلیبی
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
گلاله
مدرسی
دانشگاه آزاد اسلامی
gm_keylan@yahoo.com
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطة بین سلامت عمومی با فرسودگی شغلی و کفایت اجتماعی معلمان زن مدارس ابتدایی در شهر تهران انجام شده است. در این تحقیق از پرسشنامة 28 سؤالی GHQ، که برای سنجش سلامت عمومی به کار میرود، استفاده شده است. همچنین برای سنجش فرسودگی شغلی (MBI) از پرسشنامة 25 سؤالی مسلچ، شامل چهار خردهآزمون (خستگی عاطفی، مسخ شخصیت، عملکرد شخصی، و درگیری) استفاده شده است و در نهایت برای سنجش کفایت اجتماعی از پرسشنامة الگوی چهاربعدی کفایت اجتماعی فلنر، شامل 47 پرسش، استفاده شده است. دادههای خام گردآوریشده از طریق روشهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شده است. برای تحلیلهای استنباطی از رگرسیون سادة تکمتغیره استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داده است که بین سلامت عمومی و فرسودگی شغلی ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد؛ به این معنی که با افزایش سلامت عمومی، فرسودگی شغلی کاهش و با کاهش میزان سلامت عمومی، فرسودگی شغلی افزایش مییابد، اما بین سلامت عمومی و کفایت اجتماعی ارتباط معناداری وجود ندارد
سلامت عمومی,فرسودگی شغلی,کفایت اجتماعی,معلمان زن مدارس ابتدایی
https://womenstudy.ihcs.ac.ir/article_1948.html
https://womenstudy.ihcs.ac.ir/article_1948_9bb5f324b4e2b52af8fca0b35fde8884.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
پژوهشنامه زنان
2383-0743
2383-0751
7
15
2016
03
20
جایگاه زنان در بازار کار کشورهای در حال توسعة مسلمان و غیرمسلمان (1995-2010)
155
178
FA
زهرا
کریمی
دانشگاه مازندران
الهام
جهانتیغ
دانشگاه مازندران
jahantighelham@yahoo.com
سهند
ابراهیمی پور فائز
مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی
در طول تاریخ بشر زنان همواره نقش شایان توجهی در تحولات اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی ایفا کردهاند. امروزه با وجود پیشرفتهای همهجانبه در علوم طبیعی و انسانی، در بسیاری از کشورهای در حال توسعه سهم زنان در فعالیتهای اقتصادی و اشتغال پایین است. در مطالعات توسعه، گاه این پرسش مطرح شده که آیا دلیل این مشارکت اندک زنان در این کشورها باورهای سنتی یا دینی است؟ در این مقاله با انتخاب 16 کشور در حال توسعه و توسعهیافتة اسلامی و غیراسلامی با ارائة تحلیلی آماری از وضعیت مشارکت زنان در بازار کار کشورهای بررسیشده، جایگاه زنان در کشورهای مسلمان و غیرمسلمان مقایسه شده است. در نهایت با استفاده از روش تاکسونومی عددی نشان داده شده است که کشورهایی که از نظر وضعیت اشتغال شرایط بهتری را برای زنان فراهم کردهاند از نظر شاخصهای اقتصادی در وضعیت مناسبتری قرار دارند و تفاوتهای دینی در نرخ مشارکت زنان نقش نداشته است.
بازار کار,اشتغال زنان,کشورهای مسلمان و غیرمسلمان,تفاوتهای دینی
https://womenstudy.ihcs.ac.ir/article_1949.html
https://womenstudy.ihcs.ac.ir/article_1949_7f4a09a8162618e5c1d3da773b124776.pdf