رفع تورش انتخاب نمونه و درونزایی متغیر دستمزد در برآورد عرضه نیروی کار زنان متاهل

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسندگان

دانشگاه علامه طباطبایی

چکیده

برآورد الگوی عرضه کار زنان متاهل مطابق با آخرین روشهای سنجی و آماری می تواند تا حد قابل توجهی تاثیر عرضه کار  زنان متاهل را در تغییرات مالیاتی و رفاهی تفسیر گر باشد.  در تحقیق حاضر  الگوی عرضه کار زنان متاهل در خانوارهای هر دو زوج شاغل و دارای درآمد غیر کاری بر اساس چارچوب الگوی نئوکلاسیک برآورد شده است. داده های تحقیق بر گرفته از اطلاعات خُرد هزینه و درآمد خانوار در سال 1392 و روش تخمین توجه  به رفع تورش انتخاب نمونه و استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته(GMM) است. یافته ها نشان می دهد عرضه کار زنان متاهل، استاندارد و کشش دستمزد خودی مثبت و معنادار است، لذا برنامه های رفاهی و مالیاتی تاثیر واضحی را بر کاهش و یا افزایش ساعات کار این گروه خواهد داشت. در نمونه مطالعه تحولات اجتماعی -  فرهنگی ، در کنار همسان گزینی در امر ازدواج،  ارتباط مثبت بین ساعات کار زنان متاهل را همراه با  افزایش دستمزد شوهران نشان می دهد. می توان نتیجه گرفت سیاستهای تاثیر گذار بر افزایش درآمد غیر کاری خانوار در نمونه بررسی شده، تاثیر بسزایی بر کاهش عرضه ساعات کار زنان متاهل را در این گروه درآمدی نداشته است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Eliminating Sample Selection Bias and Wage Variable Endogeneity in Estimating Married Women Labor Supply

نویسندگان [English]

  • Leila Sadat Za’faranchi
  • Hassan Taee
  • Teimur Mohammadi
  • Mahnoosh Abdullah Milani
چکیده [English]

Estimating married women labor supply model based on the latest statistical methods can effectively elucidate the effect of married women labor supply on tax and welfare changes. Married women labor supply model,in families in which both couples have jobs and non-labor incomes, has been estimated in the present study viaemploying Neoclassic Model framework. The research data were collected viainformation related to family income and costs during the year 1392. The estimation wasdone through eliminating selection bias and based on Generalized Method of Moments (GMM).  The findings reveal that married women labor supply is standard and the personal wage elasticity is positive and significant. Thus welfare and tax-related plans have significant effects on decrease or increase in working hours of this group. The socio-cultural transformation study shows that there is a positive relationship between married women working hours and increase in their husbands’ income; along with matchmaking in marriage.  Accordingly, it could be concluded that policies concerning increasing family non-labor income did not have significant effects on decreasing working hours of married women of the studied group.

کلیدواژه‌ها [English]

  • married women labor supply
  • neoclassic model
  • bias in data selection
  • wage variable endogeneity
  • Generalized Method of Moments